پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
|
|
تیشهای بود که شد باعث ویرانی من
|
...
|
عضو جمعیّت حق گشتی و دیگر نـخوری
|
|
غـم تـنهایی و مـهجوری و حـیرانی من
|
من کـه قـدر گـهر پاک تـو مـیدانستم
|
|
ز چـه مـفقود شـدی؟ ای گهر کـانی من
|
من که آب تو ز سرچشمهٔ دل مـیدادم
|
|
آب و رنگت چه شد ای لالهٔ نعمانی من؟
|
من یکی مرغ غزلخوان تو بـودم، چه فتاد؟
|
|
که دگر گـوش نـداری به نواخوانی من
|
گنج خود خوانـدیَم و رفتی و بگـذاشتیَم
|
|
ای عجب! بعد تو با کیست نگهبانی من؟
|